یادش بخیر.درست همچنین روزهایی بود که به همراه مامان میرفتیم و خرید مدرسه میکردیم. کتاب.دفتر.مدادهای بسته ای.خودکار.آبی.قرمز. جلد کردن کتاب و دفتر.برچسب اسم و فامیل روش. کیف و کفش و حتی جوراب نو.جامدادیه پر. هومممم.بوی کتابهای نو وقتی ورق میزدیم.استرس روز اول و کلاس بندی.آشنایی با معلم جدید. آخ که چقدر قشنگ بود و زود گذشت.این روزها وقتی میریم بیرون میتونم بوی اونروزها رو کاملا حس کنم. بوی مهر.بوی بارون.صدای رعد و برق آسمون.خش خش برگهای پاییزی زیر پاهامون.فصل عاشقی. پسرم.من و بابا توی همین فصل اولین قرارهامون رو با هم گذاشتیم.توی همین حال و هوا. پسرکم .این روزهای ما خیلی قشنگ میگذشت. ...